مشاوره افسردگی در زنان و مردان، نگاهی جامع به تفاوت‌ها و راه‌های درمان

دکتر ویدا بنیادی بهترین مشاور و روانشناس خانم در تهران، مشاوره افسردگی در خانم و آقا

افسردگی، بیماری پیچیده‌ای است که میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگرچه علائم اصلی آن در هر دو جنس یکسان است، اما نحوه بروز، تشخیص و حتی شیوع آن در زنان و مردان می‌تواند تفاوت‌های قابل توجهی داشته باشد. درک این تفاوت‌ها برای ارائه مشاوره افسردگی موثر و هدفمند ضروری است. این مقاله به بررسی تفاوت‌های جنسیتی در افسردگی و ارائه راهنمایی‌هایی برای درمان آن می‌پردازد.

افسردگی در زنان، پیچیدگی‌های عاطفی و بیولوژیکی، مشاوره افسردگی

آمارها در مشاوره روانشناسی نشان می‌دهد که زنان دو برابر بیشتر از مردان در طول زندگی خود دچار افسردگی می‌شوند. این تفاوت قابل توجه دلایل متعددی دارد که هم شامل عوامل بیولوژیکی و هم اجتماعی است.

دلایل اینکه زنان بیشتر در معرض افسردگی هستند، پیچیده و چندوجهی است و ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، اجتماعی و روانی را شامل می‌شود. در ادامه به مهم‌ترین این دلایل می‌پردازیم:

۱. عوامل بیولوژیکی و هورمونی

تغییرات هورمونی یکی از قوی‌ترین دلایل بیولوژیکی است که زنان را مستعد افسردگی می‌کند.

  • نوسانات هورمونی ماهانه: چرخه قاعدگی ماهانه با نوساناتی در سطح استروژن و پروژسترون همراه است. این تغییرات می‌توانند بر مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین تأثیر بگذارند که نقش کلیدی در تنظیم خلق و خو دارد

  • بلوغ:  در دوران بلوغ، با افزایش تولید هورمون‌های جنسی، میزان افسردگی در دختران به شدت افزایش می‌یابد و از میزان آن در پسران پیشی می‌گیرد

  • بارداری و پس از زایمان:  نوسانات شدید هورمونی در دوران بارداری و به‌ویژه پس از زایمان (افت ناگهانی هورمون‌ها) می‌تواند منجر به افسردگی پس از زایمان شود. این نوع افسردگی بسیار شایع است و به مراقبت و مشاوره افسردگی تخصصی نیاز دارد

  • یائسگی:  در دوران یائسگی نیز تغییرات هورمونی می‌تواند باعث بروز علائم افسردگی و اضطراب شود

۲. عوامل اجتماعی و فرهنگی

فشارهای اجتماعی و نقش‌های جنسیتی می‌توانند بار روانی زیادی را بر دوش زنان بگذارند.

  • نقش‌های چندگانه:  زنان اغلب مسئولیت‌های متعددی را بر عهده دارند، از جمله نقش مادری، همسری، شاغل بودن و مدیریت کارهای خانه. این چندوظیفگی می‌تواند منجر به استرس و فرسودگی شغلی شود که از عوامل اصلی افسردگی هستند

  • قربانی خشونت بودن:  زنان بیشتر از مردان در معرض خشونت‌های خانگی، تجاوز جنسی و آزار و اذیت قرار می‌گیرند. این تجربیات تروماتیک به شدت احتمال بروز اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و افسردگی را افزایش می‌دهد

  • فشارهای زیبایی و کمال‌گرایی:  جامعه انتظارات غیرواقعی در مورد ظاهر و رفتار زنان دارد. این فشارها می‌تواند منجر به نارضایتی از بدن، کاهش اعتماد به نفس و در نهایت افسردگی شود

  • تفاوت در ابراز احساسات:  در بسیاری از فرهنگ‌ها، ابراز آزادانه احساسات در زنان پذیرفته‌تر است. این موضوع می‌تواند به معنای آن باشد که زنان بیشتر به دنبال کمک هستند و به همین دلیل آمار تشخیص آن‌ها بالاتر می‌رود، اما این بدان معنا نیست که میزان بروز بیماری در مردان کمتر است

۳. عوامل روانشناختی

تفاوت در شیوه تفکر و واکنش به مشکلات نیز نقش مهمی ایفا می‌کند.

  • نشخوار فکری:  زنان بیشتر از مردان تمایل به نشخوار فکری دارند. این به معنای فکر کردن مداوم و مکرر به مشکلات، شکست‌ها و احساسات منفی است. نشخوار فکری می‌تواند علائم افسردگی را تشدید کرده و به ماندگاری آن کمک کند

  • تمایل به وابستگی در روابط:  برخی مطالعات نشان می‌دهد که زنان بیشتر از مردان تمایل دارند هویت و ارزش خود را بر اساس روابطشان تعریف کنند. به همین دلیل، مشکلات در روابط بین فردی، مانند طلاق یا از دست دادن یک رابطه مهم، می‌تواند تأثیر مخرب‌تری بر سلامت روان زنان داشته باشد

با توجه به این عوامل، درک نیازهای خاص زنان در مشاوره افسردگی بسیار حیاتی است. درمانگر با توجه به این تفاوت‌ها می‌تواند رویکردی مؤثرتر و مناسب‌تر را برای کمک به زنان در مسیر بهبودی به کار گیرد.

مشاوره افسردگی و غم و پوچی

نشانه‌های رایج افسردگی در زنان و نیاز به مشاوره افسردگی

زنان به علت داشتن حس نوع دوستی و همدلی بیشتر و معمولا داشتن جسارت کمتر که ناشی از کاستیهای اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی می باشد بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند این بخش انسانی پر اهمیت در جامعه نیاز به مشاوره روانشناسی فردی برای آگاهی بیشتر نسبت به خویشتن و آموختن روشهای رفتاری و احساسی برای زندگی بهتر دارند. نشانه های بارز افسردگی در زنان در ادامه بیان خواهند شد:

  • غمگینی و احساس پوچی:  این دو نشانه کلاسیک افسردگی در زنان شایع‌تر است. زنان اغلب احساس غم، گریه بی‌دلیل و ناامیدی عمیق را تجربه می‌کنند

  • احساس گناه و خودسرزنش:  زنان مبتلا به افسردگی ممکن است به شدت خود را بابت مشکلات مقصر بدانند و احساس بی‌ارزشی کنند

  • تغییرات هورمونی:  نوسانات هورمونی در دوران قاعدگی، بارداری، پس از زایمان و یائسگی می‌تواند ریسک افسردگی را افزایش دهد. افسردگی پس از زایمان یکی از نمونه‌های بارز این نوع افسردگی است که نیاز به مشاوره افسردگی تخصصی دارد

  • اختلالات خواب و اشتها:  بی‌خوابی یا خواب بیش از حد، و همچنین کاهش یا افزایش وزن ناگهانی، از علائم شایع در زنان است

  • افزایش اضطراب:  افسردگی در زنان اغلب با اضطراب و نگرانی‌های مداوم همراه است

افسردگی در مردان، پنهان‌کاری و علائم غیرمعمول، مشاوره افسردگی

افسردگی در مردان اغلب کمتر تشخیص داده می‌شود، زیرا ممکن است با علائمی غیر از غم و اندوه بروز پیدا کند. مردان به دلیل فشارهای اجتماعی برای قوی و محکم بودن، تمایل کمتری به ابراز احساسات خود دارند.

نشانه‌های رایج افسردگی در مردان و نیاز به مشاوره افسردگی:

  • تحریک‌پذیری و عصبانیت:  به جای غمگینی، مردان ممکن است خشم، تحریک‌پذیری و کج‌خلقی بیشتری از خود نشان دهند

  • رفتارهای پرخطر:  مشاوره افسردگی در مردان اغلب رفتارهای پرخطر مانند رانندگی بی‌پروا، مصرف الکل و مواد مخدر، یا قمار را شناسایی می‌کند که به عنوان راهی برای پنهان کردن درد درونی استفاده می‌شود

  • از دست دادن علاقه به کار و سرگرمی:  مردان افسرده ممکن است از کار یا سرگرمی‌هایی که قبلاً از آن‌ها لذت می‌بردند، دست بکشند

  • نشانه‌های فیزیکی:  دردهای جسمانی مانند سردرد، مشکلات گوارشی و درد عضلانی بدون هیچ دلیل پزشکی مشخص، می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی باشد

  • انزوا و دوری از اجتماع:  مردان ممکن است از دوستان و خانواده فاصله بگیرند و منزوی شوند

دکتر ویدا بنیادی بهترین روانشناس در تهران، مشاوره و درمان نشخوار فکری و میل به خودکشی
مشاوره افسردگی و غم و پوچی

چرا مردان کمتر در معرض افسردگی هستند؟

این فرض که مردان کمتر در معرض افسردگی هستند، تا حدی گمراه‌ کننده است. آمارها نشان می‌دهد که میزان تشخیص افسردگی در مردان کمتر از زنان است، اما این لزوماً به این معنا نیست که آن‌ها کمتر به این بیماری مبتلا می‌شوند. دلایل متعددی برای این تفاوت در آمار وجود دارد:

  1. علائم متفاوت: همانطور که قبلاً اشاره شد، افسردگی در مردان اغلب به صورت خشم، تحریک‌پذیری، رفتارهای پرخطر و سوءمصرف مواد بروز می‌کند، نه به شکل غمگینی و گریه. از آنجایی که جامعه این علائم را به عنوان نشانه‌های افسردگی نمی‌شناسد، بسیاری از مردان و حتی پزشکان، این بیماری را تشخیص نمی‌دهند

  2. فشارهای اجتماعی: جامعه از مردان انتظار دارد که قوی، مستقل و بدون احساسات باشند. این فشارها باعث می‌شود که مردان از ابراز احساسات ضعف مانند غم و ناامیدی خودداری کنند. در نتیجه، آن‌ها کمتر به دنبال کمک حرفه‌ای می‌روند و بیماری‌شان پنهان می‌ماند

  3. تمایل به حل مشکل به جای صحبت کردن: مردان تمایل بیشتری به حل مشکلات به صورت عملی دارند. به جای اینکه در مورد احساسات خود صحبت کنند، ممکن است به راهکارهای ناسالمی مانند کار زیاد، فرار از مشکلات یا رفتارهای پرخطر پناه ببرند

به طور خلاصه، مردان کمتر در معرض افسردگی نیستند، بلکه نحوه بروز بیماری در آن‌ها متفاوت است و موانع اجتماعی بیشتری برای تشخیص و درمان آن وجود دارد.

آیا می‌توان با الگوبرداری از ویژگی‌های مردانه افسردگی زنان را درمان کرد؟

این ایده که می‌توان با الگوبرداری از ویژگی‌های مردانه افسردگی در زنان را درمان کرد، پاسخ ساده‌ای ندارد و تا حد زیادی اشتباه است. هرچند می‌توان برخی از ویژگی‌ها را برای بهبود تاب‌آوری در نظر گرفت، اما نمی‌توان ساختار ژنتیکی و بیولوژیکی زنان را نادیده گرفت و رویکردهای درمانی را صرفاً بر اساس جنسیت مردانه پایه‌ریزی کرد.

رویکردهای سالم مردانه که می‌توان از آن‌ها الگو گرفت:

  • عمل‌گرایی و حل مسئله:  مردان تمایل دارند به جای نشخوار فکری، روی حل عملی مشکلات تمرکز کنند. زنان می‌توانند این ویژگی را در خود تقویت کنند تا از فرو رفتن در افکار منفی جلوگیری نمایند.  مشاوره افسردگی با تمرکز بر درمان شناختی-رفتاری (CBT) می‌تواند در این زمینه بسیار موثر باشد

  • انجام فعالیت‌های فیزیکی:  مردان اغلب از ورزش برای کاهش استرس استفاده می‌کنند. زنان نیز می‌توانند از این روش برای بهبود خلق و خو و کاهش علائم افسردگی بهره ببرند

  • تمرکز بر علایق بیرونی: گاهی اوقات تمرکز بر سرگرمی‌ها، کار و فعالیت‌های بیرونی می‌تواند به فرد کمک کند تا از تمرکز بیش از حد بر درونیات و مشکلات خود فاصله بگیرد

چرا نمی‌توان از رفتارهای مردان کاملاً الگوبرداری کرد؟

  • تفاوت‌های هورمونی:  زنان به دلیل نوسانات هورمونی در چرخه‌های قاعدگی، بارداری و یائسگی، از نظر بیولوژیکی آسیب‌پذیرتر هستند. این تفاوت اساسی است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت

  • تفاوت‌های اجتماعی:  زنان با فشارهای اجتماعی و فرهنگی خاصی روبرو هستند (مانند انتظارات از نقش مادری، زیبایی و غیره) که مردان آن‌ها را تجربه نمی‌کنند

  • عواقب منفی سرکوب احساسات:  سرکوب احساسات که در مردان شایع است، می‌تواند منجر به عواقب منفی مانند خشونت، اعتیاد و مشکلات جسمی شود. بنابراین، الگوبرداری کامل از این رفتار به هیچ وجه توصیه نمی‌شود

 مشاوره پیش از ازدواج یکی از بهترین راهکارها برای پیشگیری از آسیب های روانی زوجین می باشد که این آسیب ها به علت انتخاب نادرست شریک زندگی نمود پیدا می کند. همیشه پیشگیری بهتر از درمان می باشد. بهترین رویکرد در مشاوره افسردگی این است که بر اساس نیازها و ویژگی‌های فردی هر شخص، یک برنامه درمانی شخصی‌سازی‌شده طراحی شود. درمان باید به فرد کمک کند تا با علائم خود به روشی سالم و سازنده کنار بیاید، نه اینکه او را مجبور به سرکوب احساساتش کند.

دکتر ویدا بنیادی بهترین روانشناس و مشاور در درمان افسردگی در مردان و زنان، مشاوره افسردگی پس از زایمان
مشاوره افسردگی و نشخوار فکری

اهمیت مشاوره افسردگی در زنان و مردان، راهی به سوی بهبودی

درمان افسردگی، چه در زنان و چه در مردان، شامل ترکیبی از روان‌درمانی (مشاوره افسردگی) و در صورت لزوم، دارو درمانی است.

نقش مشاوره افسردگی:

  • درمان شناختی-رفتاری (CBT) : این نوع درمان به افراد کمک می‌کند تا الگوهای فکری منفی خود را شناسایی کرده و آن‌ها را با افکار واقع‌بینانه‌تر جایگزین کنند. این روش برای هر دو جنس بسیار موثر است

  • درمان بین فردی (IPT) : این روش بر روی بهبود روابط و مهارت‌های ارتباطی تمرکز دارد و می‌تواند برای افرادی که افسردگی‌شان با مشکلات روابطی مرتبط است، بسیار مفید باشد

  • آموزش مهارت‌های مقابله‌ای:  یک مشاور خوب می‌تواند به افراد مهارت‌های لازم برای مدیریت استرس و احساسات دشوار را آموزش دهد

نقش ژنتیک در افسردگی زنان و مردان و راهکارهای مقابله با آن با مشاوره افسردگی

ژنتیک قطعاً یکی از عوامل موثر در ابتلا به افسردگی است. تحقیقات علمی نشان می‌دهد که افسردگی مانند بسیاری از بیماری‌های دیگر، یک جزء وراثتی دارد. اما مهم است که بدانید ژنتیک تنها عامل تعیین‌کننده نیست، بلکه یک استعداد یا حساسیت ژنتیکی را ایجاد می‌کند که تحت تأثیر عوامل محیطی، روانی و اجتماعی فعال می‌شود.

نقش ژنتیک در افسردگی

  • وراثت خانوادگی:  اگر یکی از بستگان درجه یک شما (والدین، خواهر یا برادر) به افسردگی مبتلا باشد، احتمال ابتلای شما به این بیماری نسبت به دیگر افراد تا حدودی افزایش می‌یابد

  • ژن‌های متعدد:  افسردگی ناشی از یک ژن واحد نیست، بلکه تعامل پیچیده چندین ژن است. دانشمندان تاکنون ژن‌های مختلفی را شناسایی کرده‌اند که با تنظیم مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین و دوپامین در ارتباط هستند و می‌توانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند

  • تعامل ژن و محیط:  نظریه تعامل ژن و محیط به خوبی این موضوع را توضیح می‌دهد. بر اساس این نظریه، فردی که از نظر ژنتیکی مستعد افسردگی است، در صورت قرار گرفتن در معرض استرس‌های شدید زندگی (مانند تروما، سوءاستفاده یا از دست دادن عزیزان)، احتمال بیشتری برای ابتلا به افسردگی خواهد داشت. در مقابل، فردی که این استعداد ژنتیکی را ندارد، ممکن است در شرایط مشابه، کمتر آسیب ببیند

راهکارهای غلبه بر افسردگی با زمینه ژنتیکی

داشتن استعداد ژنتیکی به هیچ وجه به معنای تسلیم شدن در برابر بیماری نیست. با در پیش گرفتن راهکارهای مناسب، می‌توان این استعداد را مدیریت و خطر ابتلا به افسردگی را به میزان قابل توجهی کاهش داد. در ادامه به برخی از این راهکارها اشاره می‌شود:

۱. مشاوره افسردگی و روان‌درمانی:

  • نقش پیشگیرانه:  برای افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، مشاوره افسردگی می‌تواند نقش پیشگیرانه‌ای داشته باشد. یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا علائم اولیه را شناسایی کرده و مهارت‌های لازم برای مقابله با استرس و مدیریت احساسات را بیاموزید
  • درمان شناختی-رفتاری (CBT) : این روش درمانی به شما یاد می‌دهد که چگونه الگوهای فکری منفی مرتبط با ژن‌ها را شناسایی و تغییر دهید

۲. سبک زندگی سالم:

  • ورزش منظم:  فعالیت بدنی باعث ترشح هورمون‌های شادی‌بخش مانند اندورفین می‌شود و می‌تواند به بهبود خلق و خو کمک کند
  • تغذیه مناسب:  رژیم غذایی سرشار از امگا ۳، ویتامین‌ها و مواد معدنی (مانند منیزیم) می‌تواند به عملکرد بهتر مغز و کاهش علائم افسردگی کمک کند
  • خواب کافی:  بی‌خوابی و کم‌خوابی از عوامل تشدیدکننده افسردگی هستند. حفظ یک برنامه خواب منظم بسیار حیاتی است

۳. مدیریت استرس و روابط:

  • تمرینات ذهن‌آگاهی (Mindfulness) : مدیتیشن و تمرینات ذهن‌آگاهی به شما کمک می‌کنند تا در لحظه زندگی کنید و از نشخوارهای فکری که در افراد مستعد افسردگی شایع است، جلوگیری کنید
  • ایجاد روابط حمایتی:  داشتن یک شبکه اجتماعی قوی از دوستان و خانواده می‌تواند در زمان‌های دشوار، حمایت عاطفی لازم را فراهم کند

۴. در صورت لزوم، دارو درمانی:

درمان شخصی‌سازی شده:  در آینده نزدیک، با پیشرفت علم ژنتیک، ممکن است بتوان با آزمایش‌های ژنتیکی، بهترین داروی ضدافسردگی را برای هر فرد به صورت شخصی‌سازی شده انتخاب کرد. این داروها با تأثیر بر ژن‌های مرتبط، می‌توانند عملکرد مغز را بهبود بخشند.

در نهایت، داشتن استعداد ژنتیکی به معنای سرنوشت محتوم نیست. با آگاهی، مراقبت و در صورت لزوم، کمک گرفتن از متخصصان سلامت روان، می‌توان بر این استعداد غلبه کرد و زندگی شاد و سالمی داشت. با استفاده از فرم مشاوره تخصصی با خانم دکتر ویدا بنیادی ارتباط مشاوره ای برقرار نمایید.

مشاوره افسردگی با دکتر ویدا بنیادی بهترین روانشناس خانم در تهران، درمان افسردگی و میل به خودکشی، درمان افسردگی پس از زایمان
مشاوره افسردگی و درمان حس غم و پوچی

نقش مردان در زندگی زنان به عنوان پدر، همسر و فرزند و ابتلای به افسردگی

ارتباطات و الگوهای رفتاری در روابط نزدیک، به ویژه با مردان خانواده، می‌تواند تأثیرات مخرب یا سازنده‌ای داشته باشد. در ادامه به چند مورد از این تأثیرات و لزوم اصلاح الگوهای رفتاری می‌پردازیم:

۱. نقش مردان در ایجاد فشار روانی

  • انتقاد مداوم و انتظارات غیرواقعی:  پدری که دائماً دخترش را نقد می‌کند یا همسری که از همسرش انتظار کمال دارد، می‌تواند به مرور زمان عزت نفس او را از بین ببرد و احساس بی‌ارزشی را در او تقویت کند. این احساسات از عوامل اصلی افسردگی هستند

  • نادیده گرفتن احساسات:  وقتی مردان در یک رابطه (چه به عنوان همسر یا پدر) احساسات زن را جدی نمی‌گیرند یا آن‌ها را بی‌اهمیت می‌دانند، زن احساس انزوا و تنهایی می‌کند. این نادیده گرفتن عاطفی به شدت به سلامت روان آسیب می‌زند

  • عدم حمایت عاطفی:  زنان به حمایت عاطفی در روابط خود نیاز دارند. اگر یک مرد (همسر، پدر یا برادر) نتواند در لحظات سخت، منبع حمایت و آرامش باشد، زن ممکن است با بار سنگین مشکلات خود تنها بماند و در نتیجه به افسردگی مبتلا شود

۲. الگوهای رفتاری سمی و تأثیر آن‌ها بر سلامت روان

  • خشونت (فیزیکی یا کلامی):  خشونت یکی از قوی‌ترین عوامل پیش‌بینی‌کننده افسردگی در زنان است. قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی می‌تواند منجر به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و افسردگی شدید شود

  • کنترل‌گری:  همسر یا پدری که می‌خواهد تمام جنبه‌های زندگی زن را کنترل کند (مانند شغل، دوستان، نحوه لباس پوشیدن)، حس استقلال و هویت او را از بین می‌برد. این فشار می‌تواند به افسردگی و اضطراب منجر شود

  • سهم نابرابر در مسئولیت‌ها:  در بسیاری از فرهنگ‌ها، بار مسئولیت‌های خانه و فرزندپروری عمدتاً بر عهده زنان است. اگر مرد در این مسئولیت‌ها شریک نباشد، می‌تواند منجر به فرسودگی شغلی، خستگی مفرط و در نهایت افسردگی در زن شود

۳. لزوم اصلاح الگوهای رفتاری

الگوهای رفتاری این افراد ( پدر، همسر و فرزند) باید اصلاح شود. سلامت روان زنان به شدت به کیفیت روابط آن‌ها وابسته است. اصلاح این الگوها نه تنها به نفع زنان، بلکه به نفع تمام افراد خانواده است. در اینجا به چند مورد از کارهایی که مردان می‌توانند انجام دهند، اشاره می‌کنیم:

  • گوش دادن فعال:  مردان باید یاد بگیرند که با صبر و همدلی به حرف‌ها و احساسات زنان گوش دهند، بدون اینکه بخواهند آن‌ها را قضاوت یا سرزنش کنند

  • احترام به مرزها و استقلال:  احترام به تصمیمات و حریم شخصی زن، حس ارزشمندی و استقلال را در او تقویت می‌کند

  • ابراز حمایت عاطفی:  گفتن جملاتی مانند من کنارت هستم یا تو را درک می‌کنم می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد

  • شریک بودن در مسئولیت‌ها:  تقسیم عادلانه مسئولیت‌های خانه و فرزندپروری بار روانی زن را به شدت کاهش می‌دهد

مشاوره افسردگی تنها برای فرد مبتلا نیست، بلکه می‌تواند شامل جلسات زوج‌درمانی یا خانواده‌درمانی باشد تا الگوهای ارتباطی ناسالم در خانواده شناسایی و اصلاح شوند. در نهایت، با ایجاد محیطی پر از احترام، حمایت و همدلی، می‌توان به زنان کمک کرد تا از سلامت روانی و جسمی بیشتری برخوردار شوند و از افسردگی دور بمانند. یکی دیگر از دلایل پر اهمیت افسردگی در زنان و مردان طلاق و آثار قبل و بعد از آن می باشد با مشاوره درمانی بعد از طلاق و جدایی می توان به افراد کمک کرد تا تکه های شکسته شده ی خویش را جمع نموده و با استفاده از تجربیات خویش یک زندگی آرامتر بسازند.

نقش زنان و ایجاد الگوهای رفتاری سالم برای حمایت از همسران با مشاوره افسردگی

اگرچه آمار افسردگی در زنان بالاتر است، اما این به معنای عدم وجود افسردگی در مردان نیست. مردان به دلیل فشارهای اجتماعی، اغلب در سکوت رنج می‌برند و زنان می‌توانند با اصلاح برخی الگوهای رفتاری، به آن‌ها در مسیر سلامت روان کمک کنند. در ادامه به چند مورد از کارهایی که زنان می‌توانند انجام دهند، اشاره می‌کنیم:

۱. احترام به نیازهای مردانه برای ابراز احساسات متفاوت

همانطور که قبلاً اشاره شد، مردان به جای غم و اندوه، افسردگی خود را با خشم، انزوا یا رفتارهای پرخطر نشان می‌دهند. در اینجا نقش زنان بسیار حیاتی است:

  • تشویق به صحبت کردن:  به جای اینکه مرد را به خاطر سکوت یا انزوا سرزنش کنید، فضای امنی برای او ایجاد کنید تا بدون قضاوت حرف بزند. جملاتی مثل من اینجا هستم اگه خواستی حرف بزنی یا می‌دونم داری روزهای سختی رو می‌گذرونی می‌تواند مؤثر باشد

  • پذیرش راه‌های متفاوت مقابله:  بپذیرید که مردان ممکن است برای مقابله با استرس، به فعالیت‌های فیزیکی، سرگرمی‌های خاص یا حتی کار پناه ببرند. به جای منع کردن آن‌ها، این فعالیت‌ها را به عنوان یک راهکار مقابله‌ای سالم در نظر بگیرید

  • دوری از قضاوت:  از برچسب زدن به رفتارهای مردان (مثلاً چرا انقدر بی‌حوصله‌ای؟) خودداری کنید. به جای آن، سعی کنید با همدلی به ریشه مشکلات او پی ببرید

۲. پرهیز از رفتارهای سمی و تأثیر آن‌ها

برخی از رفتارهای زنان نیز می‌توانند به سلامت روان مردان آسیب بزنند:

  • انتقاد و سرزنش دائمی:  انتقاد مداوم از شغل، درآمد، ظاهر یا عملکرد مرد در خانه می‌تواند عزت نفس او را به شدت پایین بیاورد و منجر به احساس بی‌کفایتی شود که یکی از عوامل اصلی افسردگی است

  • مقایسه کردن:  مقایسه مرد زندگی‌تان با دیگر مردان (مثلاً فلانی همسرش را به سفر برد یا برادرت چقدر موفق است) می‌تواند به شدت مخرب باشد و احساس بی‌ارزشی را در او تقویت کند

  • وابستگی بیش از حد:  وابستگی عاطفی بیش از حد می‌تواند بار سنگینی بر دوش مرد بگذارد و حس مسئولیت‌پذیری بیش از حد برای شاد نگه داشتن زن، او را فرسوده و افسرده کند

  • نادیده گرفتن دستاوردها:  هرچند کوچک، نادیده گرفتن تلاش‌ها و دستاوردهای یک مرد در زندگی می‌تواند او را دلسرد و بی‌انگیزه کند

۳. الگوهای رفتاری سازنده که زنان می‌توانند در پیش بگیرند

  • تشویق و قدردانی:  به جای تمرکز بر نقاط ضعف، نقاط قوت و تلاش‌های مرد را تحسین کنید. جملاتی مانند ممنونم که این کار رو انجام دادی یا به تو افتخار می‌کنم معجزه می‌کند

  • حمایت و استقلال:  حمایتگر باشید، اما به مرد اجازه دهید که مستقل باشد و بتواند برای خودش وقت بگذارد

  • مسئولیت‌پذیری در قبال سلامت خود:  زنان باید یاد بگیرند که مسئولیت سلامت روانی خود را بپذیرند. این بدان معناست که به جای انتظار از مرد برای شاد کردن آن‌ها، خودشان به دنبال راه‌حل باشند، مثلاً برای مشاوره افسردگی نزد روانشناس و مشاور بروند یا فعالیت‌های جدیدی را آغاز کنند. این کار بار روانی را از دوش مرد برمی‌دارد

مشاوره افسردگی تنها مختص به یک فرد نیست و درمان زوجی می‌تواند به هر دو طرف کمک کند تا الگوهای ارتباطی ناسالم را شناسایی و به روش‌های سالم‌تری با یکدیگر تعامل کنند. سلامت روان یک جاده دوطرفه است و برای رسیدن به آن، هر دو طرف باید تلاش کنند. برای کمک به درمانی افسردگی خود یا یکی از عزیزانی که در کنار شما از این موضوع رنج می برد با دکتر ویدا بنیادی در تماس باشید و از مشاوره های تخصصی ایشان استفاده نمایید.

مشاوره افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان و نیاز به مشاوره افسردگی

افسردگی پس از زایمان (Postpartum Depression – PPD) یک موضوع بسیار مهم و جدی است که متأسفانه اغلب نادیده گرفته می‌شود یا با غم و اندوه پس از زایمان اشتباه گرفته می‌شود. این بیماری چیزی فراتر از بی‌بی بلوز (baby blues) است که در آن مادر پس از زایمان به مدت کوتاهی احساس غمگینی یا اضطراب می‌کند. افسردگی پس از زایمان یک اختلال خلقی جدی است که نیاز به تشخیص و درمان حرفه‌ای دارد.

افسردگی پس از زایمان چیست؟

افسردگی پس از زایمان یک بیماری روانی است که در برخی از زنان پس از به دنیا آوردن نوزاد بروز می‌کند. این بیماری می‌تواند از چند هفته تا یک سال پس از زایمان شروع شود و علائم آن شامل موارد زیر است:

  • غم و اندوه عمیق و مداوم:  احساس پوچی و ناامیدی که از بین نمی‌رود

  • از دست دادن علاقه:  عدم لذت بردن از فعالیت‌هایی که قبلاً مورد علاقه بوده‌اند، از جمله مراقبت از نوزاد

  • اضطراب و نگرانی شدید:  نگرانی‌های بی‌دلیل و شدید درباره سلامت نوزاد یا توانایی خود در مراقبت از او

  • احساس گناه و بی‌ارزشی:  مادر خود را مقصر مشکلات می‌داند و احساس می‌کند مادر خوبی نیست

  • تغییرات در خواب و اشتها:  بی‌خوابی (حتی زمانی که نوزاد خواب است) یا خواب بیش از حد، و همچنین کاهش یا افزایش وزن ناگهانی

  • فکرهای آسیب‌زننده:  داشتن افکاری در مورد آسیب رساندن به خود یا نوزاد (که این یک وضعیت اورژانسی است و نیاز به کمک فوری دارد)

دلایل افسردگی پس از زایمان

عوامل متعددی در بروز این بیماری نقش دارند:

  • تغییرات هورمونی:  پس از زایمان، سطح هورمون‌های استروژن و پروژسترون به سرعت کاهش می‌یابد که این نوسان شدید می‌تواند بر خلق و خو تأثیر بگذارد

  • کمبود خواب:  بیدار ماندن‌های مکرر در طول شب برای شیردهی و مراقبت از نوزاد، مادر را دچار فرسودگی جسمی و روانی می‌کند

  • فشارهای روانی:  مسئولیت بزرگ مراقبت از یک نوزاد، انتظارات جامعه از مادر خوب و تغییرات در روابط زناشویی می‌تواند فشار زیادی به مادر وارد کند

  • سابقه افسردگی:  زنانی که قبلاً به افسردگی مبتلا بوده‌اند، بیشتر در معرض خطر هستند

اطرافیان چه کمکی می‌توانند انجام دهند؟

نقش اطرافیان، به ویژه همسر، خانواده و دوستان، در مدیریت و درمان افسردگی پس از زایمان حیاتی است. حمایت آن‌ها می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.

۱. همدلی و آموزش:

افراد نزدیک به مادردر درجه اول همسر و سپس والدین هر دو زوج خواهر و برادرها و سایر نزدیکان به ایجاد فضای صمیمیت و همدلی و شادی بپردازند محیط امن و آرام برای مادر و نوزاد ایجاد کنند. به مادر در نگهداری از نوزاد کمک کرده و با دادن هدیه به خوشحالی مادر اضافه کنند.

  • باور کنید و قضاوت نکنید:  اولین و مهم‌ترین قدم این است که احساسات مادر را جدی بگیرید. از گفتن جملاتی مانند همه این دوره‌ها رو می گذرانند یا تو مادر خوبی نیستی به شدت پرهیز کنید
  • اطلاعات کسب کنید:  در مورد افسردگی پس از زایمان تحقیق کنید تا علائم آن را بشناسید و درک کنید که این یک بیماری واقعی است

۲. ارائه کمک عملی:

  • کمک در مراقبت از نوزاد:  به مادر فرصت استراحت دهید. نوزاد را برای مدتی نگه دارید تا او بتواند بخوابد یا دوش بگیرد
  • انجام کارهای خانه:  کارهای ساده‌ای مثل شستن ظرف‌ها، تهیه غذا یا تمیز کردن خانه را به عهده بگیرید تا مادر بتواند بر روی بهبودی خود تمرکز کند

۳. حمایت عاطفی:

  • تشویق به صحبت کردن:  به مادر بگویید که می‌توانید به او گوش دهید، بدون اینکه نصیحت یا قضاوت کنید. گاهی فقط شنیده شدن می‌تواند بار بزرگی را از دوش او بردارد
  • یادآوری نقاط قوت:  به او یادآوری کنید که مادر خوبی است و کارهایی که انجام می‌دهد، هرچند کوچک، ارزشمند هستند
  • تشویق به کمک حرفه‌ای:  به آرامی او را به سمت دریافت مشاوره افسردگی یا مراجعه به پزشک سوق دهید. می‌توانید با او به کلینیک بروید و او را در این مسیر همراهی کنید

۴. مراقبت از خودِ همسر و خانواده:

یادتان باشد که مراقبت از یک مادر افسرده می‌تواند برای شما نیز فرسوده‌کننده باشد. شما هم باید به سلامت روان خود اهمیت دهید و در صورت لزوم، از یک مشاور کمک بگیرید. افسردگی پس از زایمان یک وضعیت موقتی است و با درمان مناسب، قابل کنترل و بهبودی کامل است. اگر شما یا کسی که می‌شناسید با علائم آن دست و پنجه نرم می‌کند، حتماً به یک متخصص سلامت روان مراجعه کنید

مشاوره افسردگی و بی حوصلگی مزمن

نتیجه‌گیری نهایی، افسردگی، بیماری‌ای در گره روابط انسانی

در تمام بحث‌هایی که داشتیم، از تفاوت‌های افسردگی در زنان و مردان گرفته تا نقش ژنتیک و تأثیر روابط در آن، یک نکته کلیدی به وضوح مشخص است: افسردگی یک بیماری صرفاً فردی نیست، بلکه به شدت با عوامل اجتماعی و به‌ویژه کیفیت روابط بین فردی گره خورده است.

متوجه شدیم که افسردگی در زنان و مردان به شکل‌های متفاوتی بروز می‌کند؛ زنان بیشتر با علائم عاطفی و مردان با رفتارهای پرخاشگرانه یا پرخطر. این تفاوت‌ها نشان می‌دهند که برای تشخیص و درمان مؤثر، باید از کلیشه‌های جنسیتی فاصله بگیریم و به علائم خاص هر فرد توجه کنیم.

در ادامه، بحث کردیم که چگونه رفتارهای مردان (به عنوان پدر، همسر، فرزند) و زنان (به عنوان مادر، همسر، خواهر) می‌تواند زمینه را برای افسردگی فراهم یا از آن پیشگیری کند. این نکته تأکید می‌کند که سلامت روان یک مسئولیت مشترک در خانواده و روابط است و هر فرد با تغییر الگوهای رفتاری خود، می‌تواند تأثیری شگرف بر سلامت اطرافیانش داشته باشد.

پذیرفتیم که ژنتیک می‌تواند یک فرد را مستعد افسردگی کند، اما این یک سرنوشت محتوم نیست. با آگاهی از این استعداد، می‌توان با مشاوره افسردگی، تغییر سبک زندگی و حمایت‌های اطرافیان، بر آن غلبه کرد و زندگی سالم‌تری داشت.

در نهایت، به موضوع افسردگی پس از زایمان پرداختیم که نماد کاملی از وابستگی سلامت روان فردی به حمایت‌های جمعی است. در این مرحله حساس، همدلی، کمک عملی و حمایت عاطفی اطرافیان، در کنار کمک تخصصی، می‌تواند مادر را از یک بحران جدی نجات دهد.

افسردگی یک بیماری جدی است که نیاز به تشخیص و درمان حرفه‌ای دارد. درک تفاوت‌های جنسیتی در بروز علائم می‌تواند به ما کمک کند تا به موقع افراد را شناسایی کرده و به آن‌ها در یافتن مشاوره افسردگی مناسب یاری رسانیم. اگر شما یا کسی که می‌شناسید علائم افسردگی دارد، حتماً به یک متخصص آگاه و باتجربه مراجعه کنید. درمان می‌تواند کیفیت زندگی شما را به شدت بهبود بخشد و راهی برای بازگشت به زندگی پر از امید و شادی باشد.

در نهایت، می‌توان گفت مشاوره روانشناسی تنها یک درمان پزشکی نیست، بلکه یک مسیر برای شناخت خود، بهبود روابط و کسب مهارت‌های لازم برای زندگی در دنیای پیچیده امروز است. خواه فردی به دلیل ژنتیک مستعد افسردگی باشد، خواه به دلیل فشارهای اجتماعی یا مشکلات ارتباطی، راه حل در درک، پذیرش و تلاش برای ایجاد محیطی سالم و حمایتی است.

پیمایش به بالا